عکس خوجه ممد
عکس خوجه ممد
عکس خوجه ممد | کارگران دوستداشتنی سینمای ایران: خوجه ممد و دُردی | داود رشیدی با «خوجه ممد» به تلویزیون میآید عکس | شیلات (فیلم) – ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد خوجه ممد | عکس خوجه ممد
عکس خوجه ممد
داوود رشیدی در فیلم شیلات و در نقش خوجهممد یکی از به یادماندنیترین شخصیتهای کارگری د عکس خوجه ممدر سینمای ایران است. عکس خوجه ممد
رضا میرلوحیِ کارگردان، در شخصیت خوجهممد و همکارانش، تصویری از کارگران شیلات تر عکس خوجه ممدسیم میکند که با آنچه عم عکس خوجه ممدوما در رسانهها، نگاهِ روشنفکران و جریانهای چپ کارگری وجود دارد متفاوت است.
خوجه که اسبش سالها پیش در دشتها تاخته، اکنون آرام و سربهراه در شیلات کار میکند اما حاش عکس خوجه ممدیههای مدیران شیلات با قضاوتی اشتباه «از خوجهممدی که فقط زبانش مانده»، ققنوسی برخاسته از خاکستر میزاید.
خوجهممد همچون پدرانش که با بیل و کلنگ با روسها، ترکان عثمانی و انگلیسیها جنگیدهاند در سلح عکس خوجه ممدشوری، زبانزد مردم عکس خوجه ممد ناحیهاش است. او نماد قهرمان خستهای است که مردم کارگر منتظر ظهور دوبارهاش هستند؛ قهرمانی که سرش خم نیست، نان از بازویش میخورد و از هیچ صاحبمنصبی نمیهراسد.
عکس خوجه ممد
اما خوجه پس از کشته شدن پسرش لطیف، ترجیح میدهد حقوق کارگری را رها کند و تنها با دوتارش دمخور باشد و با وجود درخواستهای نوهاش برای اعتراض، با خوشرویی و مزاح و لبخند دست رد به سینهاش میزند. خوجهممد تصویر کارگری را به تصویر میکشد که به جابهجایی ماهیها از صبح تا غروب در سردخ عکس خوجه ممدانه افتخار میکند و همیشه برای انجام کار آماده و قبراق است. سر سفرهی سادهای که در خانه دارد مینشیند و از شور زندگی سرشار است و به قول خودش «اگر کلا عکس خوجه ممدغ سیاه کبوتر به نظر میرسد، خوجهممد هم ناراحت به نظر میرسد عکس خوجه ممد».
در مقابل خوجه، دُردی قرار دارد؛ او که در قالب پشتیبان خوجه در فیلم ظاهر می عکس خوجه ممدشود راهی کاملا متفاوت از پدربزرگش را در مبارزه انتخاب میکند؛ دردی، کارگری است که در سایه مبارزه میکند و اهلشبیخون زدن به کارفرمایان دزد شیلات است و برخلاف او پدربزرگ دوست دارد چشم در چشم با دشمن، او را عکس خوجه ممدببینند. او از آن مردهای قدیمی است که در ضربالمثلها آمده: حرفش یکی است و قولش، قول و جوهرهاش کار؛ خوجه در مقابل اصرار همسر و نوهاش ب عکس خوجه ممدر ترک شیلات و استراحت در کهنسالی با صراحت میگوید: «من اگر تو شیلات کار نکن عکس خوجه ممدم پس کی هستم؟» دیالوگی که نماد انتخاب کار یدیِ سخت به جای سوداگری و خانهنشینی است. عکس خوجه ممد
شاید جذابترین ویژگی این کارکتر، لبخندی است که ه عکس خوجه ممدمیشه بر لب دارد؛ برخلاف تصویری کلیشهای که از عکس خوجه ممد کارگر در ذهن داریم: خسته، عبوس و چرکآلود اما خوجهممد مرتب، شجاع مودب و همیشه خندان است. او اگرچه در جوانی علیه ظلم شوریده و پروندهای ۳۶۰ عکس خوجه ممدصفحهای در دس عکس خوجه ممدتگاههای امنیتی دارد و داغ فرزند دیده و جایگاهش در شیلات به ناحق تصاحب شده است، همواره میخندد حتی در مقابل تیمسار، کارفرمای چکمهپوشی که تنها برا عکس خوجه ممدی سرکوب او و همکارانش آمده است. خوجه آموخته، داغ را در دل و لبخند را بر لب داشته باشد و تا پایان داستان به عکس خوجه ممد این سلوک نادیدهی کارگری وفادار میماند. عکس خوجه ممد
داود رشیدی با «خوجه ممد» به تلویزیون میآید عکس
آنچه در داستان او را میشوراند و از خصلت نجیب کارگری به خصلت حقطعکس خوجه ممدلبی این صنف بازمیگرداند، سوءقصد به جان او و نوهاش و قضاوت نادرستی است که به عنوان جاسوس دربارهی او میشود علیرغم تلاشش برای دوری از حاشیهها، روسای شیلات، دوتارِ غمگینِ ترکمنی را علیه خود به شورش وامیدارند عکس خوجه ممدو به رهبر کارگران معترض شیلات بدل میکنند.
با کشتهشدن دردی، خوجه به ظاهر، دوباره به لاک خود میخزد و در فرصتی مغتنم، چشم در چشم، انتقام خود و طبقهاش را با پایانی سرخ، از کارفرمای دسیسهچین دزد با شجاعت میگیرد.
به تماشا نشستن دوبارهی این فیلم به مناسبت روز کارگر و دیدن یکی از د عکس خوجه ممدرخشانترین نقشهای م عکس خوجه ممدرحوم داوود رشیدی و سینمای ایران و آداب و رسوم مردم انزلی در شادیها و غمهایشان، خالی از لطف نیست. عکس خوجه ممد
فیلم سینمایی «آرآرآر» ساختهی «اس. اس. راجامولی»، پرهزین عکس خوجه ممدهترین فیلم تاریخ کشور ه عکس خوجه ممدند است؛ اثری اکشن-ماجراجویی که سریعا به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد و همانطور که طرفدارانش اعتقاد دارند، میتواند با بلاکباسترهای بزرگ مارولی رقابت کند.
در این اثر، «راما رائو جونیور» و «رام چاران» نقش دو انقلابی به نامهای «کومارام بیم» و «راما راجو» را برعهده دارند که علیه حکومت «راج بریتانیا» قیام میکنند. فیلم با اینکه پیرامون شخصیتهای تاریخی واقعی اتفاق میافتد اما قصهاش تا حد زیادی ساختگی است و برگ برندهی آن را باید سکانسهای اکشن اغراقآمیز و بخشهای موزیکال دیوانهواری بدانیم که مخاطب را غافلگیر میکنند. آرآرآر حالا پرفروشترین فیلم هندی تاریخ است، به اعتقاد برخی، شانس نامزدی اسکار را هم دارد و اگر سختگیر نباشید، اثر سرگرمکنندهای به حساب میآید اما بیگمان برای هر سلیقهای مناسب نیست.
- ۱۰ فیلم هندی خاطرهانگیز که در ایران سر و صدا کردند
پیش از آنکه تیتراژ آغازین از راه برسد، ما در دو سکانس اکشن جذاب، با دو شخصیت دلیر عکس خوجه ممد قصه آشنا میشویم؛ ناگفته نماند که برای مشاهدهی تیتراژ آغازین باید نزدیک به ۴۰ دقیقه منتظر بمانید که البته برای یک فیلم سه ساعته، چندان غیرمنطقی نیست. کومارام بیم، رهبر تنومند قبیلهی «گوند»، پس از دستوپنجه نرم کردن با ی عکس خوجه ممدک گرگ، ناگهان وارد مبارزهی تنبهتن با یک ببر میشود، او که از هوش بالا و فیزیک ابَرانسانی بهره میبرد، از این نبرد سربلند بیرون میآید. عکس خوجه ممد
در سوی دیگر، راجو را داریم، او برای «پلیس سلطنتی هند» کار میکند و همانند کومارام یک عکس خوجه ممدابَرانسان است. راجو در همان بخشهای آغازین، در مبارزهای نابرابر با هزاران معترض، همهی آنها را شکست میدهد (این سکانس در فیلمهای دیگر، معمولا در نقطهی اوج قصه به نمایش درمیآید اما در آرآرآر، در مقایسه با چیزهایی که در عکس خوجه ممد ادامه مشاهده خواهید کرد، یک رویداد معمولی جلوه میکند).
هنگامی که یکی از دختران قبیلهی کومارام توسط فرماندهی شیطانی انگلیسی، «اسکات پاکستون» ربود عکس خوجه ممده میشود (با بازی «ری استیونسون» که در تلاش است این شخصیت را به کارتونیترین شکل ممکن عرضه نماید)، کومارام سفری را برای نجات دخترک آغاز میکند. او در این مسیر با راجو آشنا عکس خوجه ممدمیشود؛ آنها پس از نجات پسرکی از یک سانحهی ریلی، متحد میشوند (در سکانس اکشنی که با ساختههای «جیمز کامرون» یا «استیون اسپیلبرگ» برابری میکند، چه بسا از آنها پیشی بگیرد). عکس خوجه ممد
عکس خوجه ممد
آنها که حالا به دوستان خوبی تبدیل شدهاند، در مسیر ت عکس خوجه ممدحقق آرمانهای آزاد عکس خوجه ممدیخواهانهی خود قدم برمیدارند اما کومارام نمیداند که راجو در واقع یک پلیس مخفی است. داستان بهتدریج گستردهتر میشود و خردهپیرنگهای مختلفی در اثر وجود دارد اما شخصیتها چنان سریع و خشمگین پیش میروند که اهمیت عکس خوجه ممد چندانی به قصه عکس خوجه ممدهای فرعی نمیدهید. برای مثال، یک داستان فرعی پیرامون علاقهی کومارام به «جنی»، برادرزادهی اسکات پاکستون وجود دارد که برخلاف عمویش که هندیها را «زبالهی قهوهای» میداند (و همسرش «کاترین» نیز با او همعقیده است)، نژادپرست نیست. اس اس راجامولی بهواسطهی جنی، تعدادی موقعیت طنز خلق کرده است تا احتمالا «فضای جدی» اثر را تلطیف کند (که شاید نیاز چندانی هم به آنها نب عکس خوجه ممدود، فیلم درمجموع از آن آثاری نیست که بتوانید جدیاش بگیرید). عکس خوجه ممد
طبیعتاً، سکانسهای موزیکال که از اجزای جداییناپذیر فیلمهای هندی هس عکس خوجه ممدتند، در ف عکس خوجه ممدیلم آرآرآر حضور پررنگی دارند. در یکی از بخشهای تماشایی فیلم، کومارام و راجو یک نمایش رقص پرانرژی را به نمای عکس خوجه ممدش میگذارند و انگلیسیها را به چالش میکشند عکس خوجه ممد؛ اگر موسیقیدان و تهیهکنندهی مشهور آمریکایی، «آرتور فرید» زن عکس خوجه ممدده بود، به این فیلم افتخار میکرد (تماشای بخشهای رقص فیلم ر عکس خوجه ممدوی تلویزیون یا مانیت عکس خوجه ممدور هیجانانگیز است اما تصور کنید که تماشای آن روی پردهی بزرگ سینما چه حسی به شم عکس خوجه ممدا منتقل میکند). همچنین در مقایسه با آثار مشابه، حداقل سازندگان تلاش کرد عکس خوجه ممدهاند تا این سکانسها در بطن قصه، معنادار باشد و احساس نکنید که ربطی به باقی ماجراه عکس خوجه ممدا ندارند.